آیا برجام حداقلی در راه است؟
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۵۴۸۶۰
کوروش احمدی دیپلمات پیشین در روزنامه شرق نوشت: مقامات جمهوری اسلامی ایران و اصولگرایان مجلس در شرایطی علائم مثبتی برای احیای برجام دادهاند که کشور در سیاست داخلی و خارجی با شرایط کاملا متفاوتی در مقایسه با اوایل شهریور گذشته که مذاکرات متوقف شد، مواجه است. در داخل، فشارهای سیاسی و اقتصادی به گونهای است که در چند دهه اخیر بیسابقه بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سیاست خارجی نیز شوک روانی ناشی از سفر رئیسجمهور چین به عربستان و ادعای استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین محیط سیاست خارجی کشور را دگرگون کرده و با وجود انتظار برخی مقامات، گشایشی نیز در نتیجه جنگ اوکراین و بحران انرژی ایجاد نشده و از «زمستان سرد در اروپا» نیز هنوز خبری نیست. ضمن اینکه در این مقطع زمانی، مشکلات فزاینده روسیه در جنگ فرسایشی در اوکراین و احتمال لطمهخوردن به موقعیت پوتین در داخل روسیه فاکتور جدیدی است که وارد معادله شده است.
از نظر نظم بینالمللی نیز جنگ اوکراین حداقل موجب همگرایی بیشتری در کمپ شرق نشده است. ارسال علائمی مبنی بر آمادگی ایران برای مذاکره و احیای برجام در چنین بستری دیده خواهد شد. در چنین شرایطی، واکنش سرد طرف غربی به این علائم سه سؤال را مطرح کرده است:
۱- آیا با توجه به مواضع غرب، میتوان به ازسرگیری مذاکرات احیای برجام امیدوار بود؟
۲- در صورت بازگشت غرب به مذاکرات، انتظار احیای چگونه برجامی را میتوانیم داشته باشیم؟
۳- شرایط بعد از احیای احتمالی برجام چگونه خواهد بود و مهمتر از آن منتظر چگونه رابطهای با غرب بعد از احیای برجام میتوان بود؟
درباره سؤال نخست، به نظر میرسد غرب با وجود اکراهی که نشان میدهد، تحت شرایطی دیر یا زود به مذاکرات برخواهد گشت و در این رابطه، فروکشکردن اعتراضات در ایران و چگونگی نقش ایران در بحران اوکراین دو عامل مؤثر خواهند بود. اکراهی که اکنون آمریکا و به درجات بیشتری اروپا نشان میدهد، میتواند به دو دلیل باشد: نخست اینکه آنها نگران عوارض منفی مذاکره و مصالحه با ایران در سیاست داخلی خود هستند.
یکی از ویژگیهای شرایط جدید، موضع نسبتا منفیتر اروپا در مقایسه با آمریکاست. بهطور سنتی، چون اروپا به منطقه ما نزدیکتر و آسیبپذیریاش در قبال بحرانها در خاورمیانه بیشتر است و نیز پیوسته مشتاق دسترسی به بازار ایران بوده، همیشه در مجموع تمایل بیشتری به کار با ایران داشته است؛ اما اینبار واکنش مقامات اروپایی به علائم طرف ایرانی یا مثل موضع آلمان منفی بوده یا سکوت.
درحالیکه مقامات آمریکایی همچنان دیپلماسی را بهترین راهحل اعلام میکنند، اما میگویند فعلا احیای برجام در دستور کارشان نیست، مقامات اروپایی مدتهاست که دیگر از دیپلماسی به عنوان راهی برای حل مشکل با ایران سخن نگفتهاند و حتی سخنگوی وزارت خارجه آلمان چهارشنبه گذشته گفت: «آلمان دلیلی برای بازگشت به مذاکرات با ایران نمیبیند» و «فعلا هیچ نشانه یا دلیلی برای ازسرگیری مذاکرات با ایران وجود ندارد».
با این حال، بورل به عنوان مسئول سیاست خارجی اروپا همچنان میتواند نقش مفیدی در شکستن یخ بین طرفین ایفا کند، هرچند او نیز ظاهرا با توجه به توییت انتقادیاش بعد از ملاقات با آقای امیرعبداللهیان در اردن، خود را در شرایط دشواری برای انجام وظایف هماهنگی میبیند. با این حال، مسیر بورل فعلا تنها مسیر باز است و با وجود آن دلیلی ندارد که کشور بزرگ ایران به کشورهای ذرهای متوسل شود که همین اخیرا نیز در بیانیه مشترک با چین بر مواضعی خصمانه علیه ایران صحه گذاشتند.
در پاسخ به سؤال دوم میتوان احتمال داد که در شرایط جدید غرب همچنان «متن نهایی» هشتم آگوست بورل و احیای عین برجام ۹۴ را مبنای کار قرار دهد و مانند گذشته حاضر به مذاکره درباره برخی موضوعات با ادعای اینکه فرابرجامی هستند، نباشد. اگر سخنان اخیر آقای کمال خرازی را مبنا قرار دهیم، طرف ایرانی نیز ممکن است آماده مسکوتگذاشتن این موضوعات باشد.
در این صورت، تنها مسائل پادمانی باقی میماند که ممکن است طرف مقابل همچنان روی بندهای مربوطه در «متن نهایی» بورل اصرار و آن را مسئله ایران و آژانس قلمداد کند. همچنین ممکن است در جریان اجرای برجام در عمل نیز شاهد سختگیریهای بیشتری از سوی غرب باشیم.
سؤال سوم و مهمتر این است که احیای برجام در این شرایط تا چه حد میتواند در جهت عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی ایران با جهان که در بند ۲۹ برجام و نیز در مقدمه قطعنامه ۲۲۳۱ از آن سخن رفته، عمل کند. محتمل است که برجام جدید در مقایسه با برجام ۹۴ دستاورد کمتری برای ایران داشته باشد و در صورت تداوم شرایط موجود از حد تسهیل فروش نفت و دیگر اقلام و مبادلات تجاری و عملیات بانکی مربوطه فراتر نرود و چندان مشوق همکاریهای اقتصادی نباشد. سابقه خروج آمریکا از برجام و تحولات چند ماه گذشته و نیز مسائلی مثل در محاق بودن FATF ممکن است شرکتها و بانکهای بینالمللی را بیش از گذشته نسبت به کار با ایران بیمیل کرده باشد.
بهعلاوه، برجام مطابق مقدمه آن قرار بود «به نحوی مثبت به صلح و امنیت بینالمللی و منطقهای کمک کند». اکنون اگر چنین دورنمایی وجود نداشته باشد، محتمل است که علاوه بر احیای حداقلی برجام، طرفهای غربی از راههای دیگری مانند تحریمهایی ذیل عناوین دیگر در جهت کاستن از عواید برجام برای ایران بکوشند.
سؤال دیگر این است که آیا در شرایط جدید غربیها از طریق تحریمهای غیرمرتبط به برنامه هستهای، پیگیر «گام بعدی» که بایدن در ابتدای کار مطرح کرد، یعنی «مذاکره برای یک توافق قویتر و طولانیتر» و نیز مذاکره درباره «بندهای غروب» نخواهند شد؟ بندهای غروب محتمل است که بلافاصله مد نظر قرار گیرند؛ چراکه مطابق برجام محدودیتهای موشکی علیه ایران باید در اکتبر ۲۰۲۳ برداشته شود و قطعنامه ۲۲۳۱ و مکانیسم ماشه مندرج در آن در ۲۰۲۵ و محدودیتهای غنیسازی در ۲۰۳۰ منقضی شوند.
اینها و شاید بیشتر از اینها سؤالها و ابهامهایی است که در این مقطع زمانی مطرح است و سیاست خارجی معمول و سنتی جمهوری اسلامی ایران بعید است بتواند مواجهه موفق و مطلوبی با آنها داشته باشد. به این دلیل، تحولی در سیاست خارجی ضروری است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: برجام سیاست خارجی احیای برجام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۵۴۸۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دروغ اجباری؛ سیاست رسانههای مدعی آزادی
در وضعیت و ساختار کنونی جامعه، رسانهها نقش مهمی در ارائه مطالب به مخاطبان خود دارند. بى تردید رسانه، به هر شکل آن، برای ایفای نقش خود وظایفی دارد که باید آنها را به بهترین وجه و حداقل در حدّ امکان خوب انجام دهد و برای ادای درست وظایف و مسئولیتهای خود نیازمند الگوگیری از کسانی است که این وظایف را به بهترین شکل انجام داده و راه خود را به درستی پیموده و از بیراهه رفتن پرهیز کردهاند.
یکی از مهمترین وظایف و شاید اولین وظیفه رسانهها، چه رادیو، چه تلویزیون و چه مطبوعات، روشن ساختن افکار عمومی و بالا بردن سطح معلومات و دانش مردم درباره مسائل جامعه است؛ وظیفهای که جز با صداقت و خیرخواهی مردم، عملی نمیشود.
رسانه بایدها و نبایدهای خود را دارد، اما آن چیزی که همیشه ادعا میکنند که در انجامش بیشترین تلاش را میکنند بیان واقعیت است. واقعیتی که البته از منظر خود آن را بیان میکنند. منظری که البته به موضوعات زیادی بستگی دارد.
رسانههای مشهور جهان حالا پس از گذراندن سالها آزمون و خطا میدانند به چه شکلی واقعیت خود را به مخاطب القاء کنند، تاثیر بگذارند و در ذهن مخاطب جای گذاری کنند. به اخبار چند مدت اخیر رسانههای بزرگ جهان مانند بی بی سی دقت کنید. پوشش رسانهای آنها را در نمایش جنایات صهیونیستها در غزه و حملههای وحشیانه آنها به بیمارستان و مردم بی دفاع این منطقه و حمله به کنسولگری ایران در دمشق را با پوشش عملیات وعده صادق و آن چیزی که به مخاطب خود القا میکردند مقایسه کنید. اگر چه رسانههای مشهور مانند بی بی سی همیشه ادعای بی طرفی دارند، اما امروز تمامی مردم جهان میدانند که بی طرفی و نمایش واقعیتها چیزی به غیر از شوخی نیست.
این اتفاق را در موضوعات متفاوت چه سیاسی و چه مواردی دیگر میتوان مشاهده کرد. بی بی سی و رسانههایی مانند آن تنها وسیلهای برای اجرا کردن سیاستهای قدرتهایی هستند که آنها را بابت نیازهایشان خصوصا از لحاظ مالی تامین میکنند.
بهانه این صحبتها دروغ جدید بی بی سی درباره یکی از اغتشاشگران اغتشاشات ۱۴۰۱ است. دروغی که البته به شکلی مسخره توسط خود آنها فاش شد، اما همچنان نیز دروغ خود را بزک کرده و به مخاطب القا میکنند. میگویند از منابعی که داریم اطلاعات به دست ما رسیده و به دلیل مسائل امنیتی تصاویر منتشر شده را با فتوشاپ منتشر میکنیم تا اتفاقی برای منابع ما در ایران پیش نیاید. آنها هیچ سند رسمی منتشر نمیکنند و فقط از طریق تبلیغات و القای مخاطبان خود به دنبال ادامه دادن به دروغ خود هستند. برای هر سوالی که دروغ آنها را مشخص میکند دلیل مضحک میآورند و همچنان بر دروغ خود پا فشاری میکنند.
شبکههای اجتماعی این قبیل رسانهها را کمی چک کنید، متوجه میشوید که در جهان هیچ خبری نیست و تمامی جنایات در ایران انجام میشود. در این رسانهها انگار رژیم صهیونیستی ۳۴ هزار نفر را به شهادت نرسانده و هیچ جنگی علیه مردم فلسطین وجود ندارد. در فضای این رسانهها انگار هیچ آشوب و تظاهراتی در دانشگاههای آمریکا بر علیه صهیونیستها شکل نگرفته و همه جا در امن و امان است به جز ایران.
در این رسانهها انگار خبری از یکی از بزرگترین خیزشهای دانشجویی آمریکا پس از جنگ ویتنام وجود ندارد؛ اما اگر یک دانشجو به عنوان مثال از غذای خود در دانشگاهی در ایران خوشش نیاید آن را نمایش میدهند و آن را به بیکفایتی حکومت ایران ربط میدهند. در این رسانهها انگار همه جهان ایران است و بقیه نقاط زمین بی مشکل و همه چیز در آسایش است.
البته وظایف این رسانهها در قبال اربابان و حامیان مالی خود این رفتارها را برای آنها تبدیل به یک امر واجب کرده است و البته نباید از رسانههایی که حامی اصلیشان صهیونیستها و یا نظام سلطه و استکبار است انتظار داشت موضعی به نفع جمهوری اسلامی ایران داشته باشند. این رسانهها باید در جهت سیاستهای خود قدم بردارند.
اما ما در جهت آگاهسازی مردم کشور خودمان چه کردیم که به راحتی تحت تاثیر رسانههای غربی قرار نگیرند و همه چیز را باور نکنند؟ شاید باید انتظار داشته باشیم که بهتر و با قدرت بیشتر وارد این جنگ رسانهای شویم و با آگاهی در جهت مقابله با آنها قدم برداریم.
احمد دستمالچیان سفیر سابق ایران در لبنان در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره عملکرد و پوشش رسانههای غربی در جریان اعتراضات دانشجویی در آمریکا اظهار کرد: این رسانهها تا آنجایی که در اختیار خودشان هست و میتوانند شروع به افشاگری میکنند و در حال بر ملا کردن تصاویر جنایات صهیونیتها هستند.
وی افزود: به دلیل آن که دستهای اختاپوسی سانسور از طرف نظام استکباری بر اینها حاکم است شاید بیش از این نتوانند، اما در آینده این هم از کنترل نظام استکباری خارج میشود و رسانهها میتوانند بیش از امروز به وظایف ذاتی یک رسانه مستقل عمل کنند.
دستمالچیان اظهار کرد: البته امروز هر فرد در فضای مجازی و رسانههای مجازی برای خود یک رسانه است و این از کنترل نظام استکباری خارج شده و نظام استکباری نمیتواند کاری کند که تصاویر چنین اعتراضات و خیزشهایی کنترل شده و محدود باشد.
کیومرث یزدانپناه کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره عملکرد رسانههای بینالمللی در پوشش اعتراضات ضد صهیونیستی در دانشگاههای آمریکا اظهار کرد: سکوت رسانههای مدعی حقوق بشر در این مقطع تاریخی درباره اعتراضات و خیزش دانشجویان در سراسر جهان ظلمی بزرگ است. سکوت آنها مغایر با اصل آزادی بیان و دفاع از مظلوم است.
وی ادامه داد: رسانهها باید در هر نقطه از دنیا نسبت به این زمینه فعال باشند و بی تفاوتی آنها به چنین اتفاقاتی نشانگر آن است که رسانه مستقلی نیستند.
کارشناس مسائل بینالملل افزود: این بی خیالی آن معنا را دارد که رسانهها هم در واقع وابسته به جریانهای قدرت هستند و برای آن که رسانهها خود را از این انگها جدا و استقلال خود را حفظ کنند، بهتر است واکنشهای جدی نسبت به جنایات صهیونستها در نوار غزه و وحشیگری و کشتار آنها داشته باشند.
یزدانپناه بیان کرد: آن چیزی که مشخص است رسانهها باید از این جنبشخواهی جهانی که به واسطه دانشجویان آمریکایی شروع شده حمایت کنند و امیدواریم که در همه نقاط جهان شاهد ادامه موضعگیریها علیه صهیونیستها و جنایات وحشیانه آنها باشیم.
وی افزود: رسانههای ایرانی هم به عنوان یکی از مدعیان دفاع از حقوق مظلوم و مدعی دفاع از حقوق فلسطین نباید در این زمینه کوتاهی کنند و به نظر من باید همیشه در خط اول مبارزات رسانهای علیه اقدامات رژیم صهیونیستی باشند.
یزدانپناه بیان کرد: وظیفه تمام رسانههای آزادیخواه جهان و آنهایی که مدعیاند تریبونشان در اختیار مظلومان جهان است، این است که اعتراضات دانشجویان حامی فلسطین را پوشش دهند تا دامنه آن از مرزهای آمریکا و دیگر مناطق جهان فراتر رود و بسترها برای توقف جنایات رژیم صهیونیستی فراهم شود.
گزارش: محمد حسین نیک خوی متین
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی دفاعی امنیتی